Videos relacionados con شلاق

Informaciona

Comparte y descubre información

  • ضربه شلاق: فیلمی از تمرین های طاقت فرسای موسیقی

  • وبلاگ نویس محکوم به شلاق هنوز در عربستان محبوس است

    رائف بداوی، وبلاگ نویس سی و یک ساله و پدر سه کودک خردسال، با حکم یکهزار ضربه شلاق برای توهین به اسلام، همچنان در زندان عربستان سعودی محبوس است.

    تصور کلی بر این است که فیلم اجرای نخستین بخش اعمال حکم او – پنجاه ضربه شلاق – در روز نهم ژانویه در جده گرفته شده است.

    همسر او، انصاف حیدر، از هنگام بازداشت او، در خارج از عربستان برای رهایی شوهرش تلاش کرده است.

    دادگاه عربستان، همچنین، انصاف را به ده سال زندان و پرداخت یکصد و هشتاد هزار یورو محکوم کرده است. او اکنون با حمایت سازمان عفو بین المللی در تلاش جلب حمایت کشورهای غربی است.

    وی آخرین بار هفته پیش با شوهرش صحبت کرد و در پاسخ به اینکه در این تماس درباره چه صحبت کرده اند گفت: “صدایش خسته بود. دلش برای خانواده اش تنگ شده و نگران بود. از نظر جسمی و روحی خسته بود. شلاقها را به دلایل پزشکی متوقف کرده بودند. بعد از شلاقهای ماه ژانویه، یک کمیته هشت نفره پزشکی در مورد وضع مزاجی او تشکیل شد که در گزارششان نوشتند دیگر نباید شلاق بخورد.”

    انصاف حیدر در مورد انتظاراتش از جامعه بین المللی گفت: “فکر می کنم این کشورها به فشارهایشان ادامه خواهند د

    Ver video "وبلاگ نویس محکوم به شلاق هنوز در عربستان محبوس است"

  • کمپین اعتراضی در مخالفت با مجازات وبلاگ نویس سعودی

    خبر کوتاه

    حکم دادگاه عربستان سعودی در مورد رائف بدوی، وبلاگ نویس با انتقاد گسترده سازمان های مدافع حقوق بشر روبرو شده است.

    به موجب این حکم رائف بدوی به جرم توهین به اسلام، به ۱۰۰۰ ضربه شلاق و ۱۰ سال حبس در زندان محکوم شده است.

    پرونده این وبلاگ نویس به درخواست دفتر پادشاهی عربستان به دیوان عالی کشور ارجاع شده است و دوم دور اجرای احکام او که قرار بود روز جمعه صورت گیرد به تعویق اقتاده است.

    Ver video "کمپین اعتراضی در مخالفت با مجازات وبلاگ نویس سعودی"

  • نخستین چالش حقوق بشری پادشاه جدید عربستان

    صدها نفر در شهر پاریس فرانسه به دعوت سازمان عفو بین الملل در اعتراض به نقض حقوق بشر در عربستان سعودی دست به تظاهرات زدند.

    معترضان تصاویری از رائف بدوی، وبلاگ نویس سعودی در دست داشتند. این فرد به اتهام توهین به اسلام به تحمل ده سال زندان، هزار ضربه شلاق و دویست و شصت و هفت هزار دلار جریمه نقدی محکوم شده است.

    یکی از تظاهرکنندگان می گوید: «امیدواریم که در این مورد فشار بین المللی به موفقیت برسد و ملک سلمان، پادشاه جدید رائف بدوی را مورد عفو قرار دهد و شرایط در آن کشور تغییر کند.»

    همزمان، سازمان دیده بان حقوق بشر نیز از پادشاه جدید عربستان خواست به نقض حقوق بشر در این کشور، بویژه نقض حقوق زنان و اقلیت شیعه پایان دهد.

    رییس این سازمان همچنین گفت که پادشاه جدید باید اصلاحات عمیقی در نظام قضایی عربستان انجام دهد.

    این نخستین چالش حقوق بشری پادشاه جدید عربستان پس از مرگ ملک عبدالله است.

    Ver video "نخستین چالش حقوق بشری پادشاه جدید عربستان"

  • کارگردان ایرانی-آمریکایی برنده جایزه کارتیه جشنواره فیلم دوویل شد

    فیلم «شلاق» یا “Whiplash” ساخته دامین شازل، کارگردان ۲۹ ساله آمریکایی، برنده جایزه بزرگ داوران و جایزه مخاطبان در چهلمین جشنواره فیلم آمریکایی دوویل در فرانسه شد. فیلم «دختری تنها در شب پیاده به خانه می رود» آنا لیلی امیرپور، کارگردان ایرانی-آمریکایی نیز جایزه کارتیه را از آن خود کرد.

    داستان فیلم «شلاق» درباره جوانی نوزده ساله است که آرزو دارد یکی از بهترین نوازنده های درام نسلش شود.

    در آخرین روزهای این جشنواره، میک جگر نیز حضور داشت. گروه «رولینگ استونز» یکی از تهیه کنندگان “Get on up” فیلم زندگینامه ای جیمز براون، خواننده بحث برانگیز آمریکایی است.

    میک جگر می گوید: «به نظرم جیمز براون، خواننده سول شگفت انگیزی بود. او به مدت طولانی در عرصه موسیقی حضور داشت و بر مردم، بر من و موسیقی هیپ هاپ تاثیر بسیار گذاشت. او هنرمندی است که بیش از همه دنبال شده و هنوز هم تاثیرگذاریش مشهود است.»

    چدویک بوزمن، هنرپیشه نقش جیمز براون می گوید: «تا حدی که می توانستم رقصیدم و آنقدر که توانسم آواز خواندم و سعی کردم مانند او رفتار کنم. از همه درباره جیمز براون پرسیدم، حتی از راننده تاکسی پرسیدم درباره او چه می داند.»

    برایان گریزر دیگر تهیه کننده فیلم است که در این جشنواره از او تقدیر بعمل آمد. او برای فیلم «یک ذهن زیبا» برنده جایزه اسکار شده بود.

    طی کنفرانس مطبوعاتی از میک جگر پرسیده شد آیا در نظر دارد فیلمی درباره رولینگ استونز بسازد؟

    او پاسخ داد: «به هیچ وجه. هرگز نخواسته ام فیلمی درباره رولینگ استونز بسازم. فیلمنامه هایی نوشته شده است ولی همه وحشتناکند.»

    جیووانی مجی، خبرنگار یورونیوز می گوید: «این جشنواره فرصتی برای ملاقات افراد مشهور در محیطی دلپذیر است. البته این فرصتی نیز برای دیدن جدیدترین تولیدات سینمایی، مرور فیلم های کلاسیک و گفتگو درباره فیلم های بحث برانگیز است.»

    فیلم «عشق غریب است» ساخته آیرا ساکس، درباره یک زوج همجنسگرا است. هرچند در این فیلم صحنه های جنسی وجود ندارد، این فیلم در ایالات متحده آمریکا با درجه «آر» یعنی ممنوع برای افراد زیر سن قانونی، رتبه بندی شده است.

    آیرا ساکس، کارگردان فیلم می گوید: «فکر می کنم بعلت زبان استفاده شده در فیلم این تصمیم را گرفتند، در فیلم چند کلمه دشنام می شنویم. به نظرم این شورا سرکوب کننده است و تعداد فیلم هایی که مردم می توانند ببینند را محدود می کند. فیلم من یک فیلم خانوادگی است. وقتی مردم، متاثر از رتبه بندی فرزندانشان را برای دیدن فیلم نمی برند، باعث نگرانی ام می شود. این واقعا فیلمی برای همه است.»

    جشنواره فیلم آمریکایی دوویل بیست و سوم شهریور به پایان رسید.

    Ver video "کارگردان ایرانی-آمریکایی برنده جایزه کارتیه جشنواره فیلم دوویل شد"

  • نغمه های بومی کشور مالی در آلبوم جاز - بلوز «سانگوی بلوز»

    گروه «سانگوی بلوز» از کشور مالی اولین آلبوم خود را منتشر کردند. نام آلبوم این گروه چهارنفره «موسیقی در تبعید» و خلاصه ای از زندگی و گذشته دردناک گروه در شهر زادگاهشان است.

    وقتی که اسلام گرایان افراطی موسیقی را در شهر تیمبوکتو ممنوع کردند، آنها سال 2012 به شهر بامامو، پایتخت مالی گریختند. الیو توره، خواننده و گیتاریست گروه با اشاره به وضعیت زادگاهش در کنترل اسلام گرایان افراطی می گوید: «موسیقی ممنوع بود. هیچ دولت یا نهادی وجود نداشت و در این وضع کودتا شد. در مناطق تحت کنترل جهادی های افراطی اگر کسی دزدی می کرد دستش را قطع می کردند، اگر با دختری بودی شلاق می خوردی، در تلفنت موزیک داشتی آنرا می گرفتند و خرد می کردند. ابزار موسیقی دستت بود آنرا می شکستند.»

    گروه «سانگوی بلوز» کارشان را از خواندن در محفل دوستان و عروسی ها شروع کردند. پس از انتشار آلبوم، اخیرا اجرای آنها در لندن پیش فروش شد. الیو توره می افزاید: «دنیای موسیقی همیشه از هر نوع گفتگوی سیاسی مهمتر است. موسیقی از سیاست بالاتر است. همه به آن گوش می دهند. به همه جا می رود.»

    موسیقی «سانگوی بلوز» ترکیب نغمه های شمال و جنوب

    Ver video "نغمه های بومی کشور مالی در آلبوم جاز - بلوز «سانگوی بلوز»"

  • آخرین خواسته ریحانه جباری قبل از اجرای حکم اعدام

    OK
    آخرین خواسته ریحانه جباری قبل از اجرای حکم اعدام

    ریحانه جباری، زن جوان ایرانی که روز شنبه به دار آویخته شد، در وصیتنامه صوتی که پیش از اعدام ضبط شده از مادرش می خواهد تا کلیه اعضای بدن وی را اهدا کند.

    ریحانه جباری هفت سال پیش به اتهام قتل بازداشت شد. او در جلسات دادگاه همیشه تکرار کرد که برای دفاع از خود در برابر تعرض جنسی مرتضی سربندی، پزشک ۴۷ ساله و کارمند سابق وزارت اطلاعات مرتکب این قتل شده است.

    ریحانه در بخشی از وصیتنامه خود خطاب به مادرش می گوید: «نمی خواهم زیر خاک بپوسم. نمی خواهم چشم یا قلب جوانم خاک شود. التماس کن که ترتیبی داده شود که به محض دار زدنم، قلب، کلیه، چشم، کبد، استخوان ها و هر چیزی که قابل پیوند زدن است، از بدنم جدا و به کسی که نیاز دارد، هدیه شود. نمی خواهم گیرنده عضو، نامم را بداند، گلی برایم بخرد یا حتی فاتحه ای برایم بخواند.»

    برای شنیدن فایل صوتی اینجا کلیک کنید

    با وجود درخواستهای فعالان حقوق بشری در داخل و خارج از ایران برای توقف مجازات اعدام ریحانه جباری، مقام های ایران حکم اعدام وی را روز شنبه به اجرا گذاشتند.

    اعدام خانم جباری باعث واکنشهای بسیاری در ایران و محکومیت این اقدام از سوی مقام ها و نهادهای بین المللی شد.

    روز سه شنبه سه تن از اعضای گروه فمن در مقابل سفارت ایران در برلین در اعتراض به اعدام ریحانه جباری تجمعی برهنه برگزار کردند.

    بخشی از متن وصیت نامه صوتی ریحانه جباری در پی می آید:

    شعله جان، امروز فهمیدم که چه اتفاقی افتاده؛ فهمیدم حالا دیگر در نوبت اجرای حکم قصاص قرارگرفته ام. از تو گله دارم که چرا خودت به من نگفتی که به آخرین صفحهٔ کتاب زندگی ام رسیده ام. به نظر تو این حق من نبود که بدانم؟! تو که میدانی چقدر از غمگین بودنت شرم زده ام، چرا فرصت عذر خواهی و یا بوسیدن دست خودت و بابا را برایم کوتاه تر کردی؟!

    دنیا به من اجازهٔ نوزده سال زندگی را داد، آن شب شوم می باید من کشته می شدم، جسدم در گوشه ای از شهر می افتاد و بعد از چند روز نگرانی، پلیس شما را برای شناسایی ام به پزشکی قانونی می برد و تازه آنجا می فهمیدید که به من تجاوز هم شده!

    قاتل هرگز پیدا نمی شد زیرا ما زر و زور آن ها را نداریم و همهٔ شما رنجور و شرم زده به زندگی تان ادامه می دادید، چند ماه یا چند سال بعد هم دق می کردید و تمام!

    اما با آن ضربهٔ لعنتی، قصه عوض شد، جسدم نه در بیابان ها، که در گور زندان «اوین» و بندهای بالا و پایین و انفرادی و حالا در زندان گور مانند شهر ری رسیده است. اما تسلیم سرنوشت باش و هرگز گلایه نکن!

    تو بهتر از من می دانی، مرگ پایان زندگی نیست! تو یادم دادی هر انسانی به دنیا می آید تا تجربه ای کسب کند و درسی یاد بگیرد و با هر تولد، رسالتی بر دوش انسان گذاشته می شود. من یاد گرفتم که گاهی باید جنگید.

    یادت هست داستان نیچهٔ فیلسوف را برایمان می گفتی که به مرد گاریچی که به اسبش شلاق می زد، اعتراض کرد و صاحب اسب شلاق را به سر و صورت نیچه کوبید و در نهایت به مرد سنجابی. تو می گفتی، او به همه یاد داد که در راه خلق یک ارزش باید ایستاد، حتی اگر بمیری! تو به ما یاد دادی که در گیرودار مدرسه، دعوا ها و چقولی های کودکانه باید خانم بود. یادت هست چقدر روی رفتار ما تأکید داشتی؟! تجربه ات غلط بود!

    وقتی به حادثه پرت شدم، آموزشم کمکی به من نکرد. رفتار آرامم در دادگاه مرا به خونسردی در قتل و جنایت کار بی رحم بودن متهم کرد. اشک نریختم، التماس نکردم و کولی وار هوار نزدم. چون به حمایت قانون اطمینان داشتم، اما متهم شدم به بی تفاوتی در برابر جنایت.

    می بینی! من که حتی پشه ها را نمی کشتم و سوسک را با شاخکش بیرون می انداختم، شدم جانی، آن هم با قصد قبلی! رفتارم با حیوانات تمایل به پسر بودن تعبیر شد و قاضی حتی به خودش زحمت نداد که توجه کند. هنگام حادثه ناخن هایم بلند و سوهان کشیده بود و بی توجه به این گفت که من بوکسر بوده ام.

    چه خوش خیال بودیم که از قضات توقع عدل و داد داشتیم. او هرگز از خود نپرسید که آیا دست هایم ضمانتی ورزشکاران به خصوص ورزشی مثل بوکس را ندارد. در این کشور که تو عشقش را در دلم کاشتی، هیچ کس مرا نخواست و هیچ کس حمایتم نکرد، وقتی زیر ضربه های بازجو فریاد می زدم و رکیک ترین الفاظ را می شنیدم. وقتی آخرین نشانهٔ زیبایی را از خودم دور کردم و موهایم را تراشیدم جایزه گرفتم، یازده روز انفرادی!

    شعله جان گریه نکن به چیزهایی که از من می شنوی! من همان روزهای اول در آگاهی، وقتی پیر دختری به اسم مأمور آگاهی از خجالت ناخن هایم درآمد، فهمیدم زیبایی چیزی نیست که مطلوب این دوره باشد، زیبایی ظاهر، زیبایی افکار و آرزوها، زیبای خط، زیبایی چشم و بینش و حتی داشتن صدایی خوش.

    مادر عزیزم، جهان بینی من عوض شده و تو مسئولش نیستی. حرف هایم تمامی ندارد و همه را به کسانی داده ام تا اگر زمانی دور از چشم تو و بی خبر اعدامم کردند، به تو برسانند. من ارثیهٔ کاغذی فراوانی برایت گذاشته ام.اما قبل از مرگ چیزی می خواهم که تو باید با تمام توان از هر راهی که می توانی برایم فراهم کنی. در واقع این تنها چیزی است که از این دنیا، کشور و از تو می خواهم. می دانم برای این کار نیاز به زمان داری، به همین دلیل این بخش از وصیت نامه ام را زودتر به تو می گویم.

    تو را به خدا اشک نریز و گوش کن! از تو می خواهم به دادگاه بروی و تقاضایم را بگویی. از داخل زندان امکان نوشتن چنین نامه ای را که به تأیید رئیس زندان برسد، ندارم و تو باید یک بار دیگر برایم عذاب بکشی. این تنها چیزی است که اگر برایش التماس کنی ناراحتم نمی کند، هرچند بارها به تو گفته ام برای نجاتم از اعدام التماس نکن.

    مهربان مادرم، شعله جانم، عزیزتر از جانم، نمی خواهم زیرخاک بپوسم. نمی خواهم چشم یا قلب جوانم خاک شود. التماس کن که ترتیبی داده شود که به محض دار زدنم، قلب، کلیه، چشم، کبد، استخوان ها و هرچه که قابل پیوند زدن است، از بدنم جدا و به ک

    Ver video "آخرین خواسته ریحانه جباری قبل از اجرای حکم اعدام"

Esta Pagina participa en el Programa de Afiliados de Amazon EU y Amazon Services LLC, un programa de publicidad para afiliados diseñado para ofrecer a sitios web un modo de obtener comisiones por publicidad, publicitando e incluyendo enlaces a Amazon.es y Amazon.com

Utilizando el siguiente enlace podrás encontrar una página en la que se muestra la política de privacidad de esta web. Puedes usar el siguiente enlace para ver nuestras normas de uso. Si encuentras algún contenido inadecuado, puedes denunciarlo utilizando el siguiente enlace. Haciendo click en el siguiente enlace puedes ver el Aviso Legal de este sitio web.

Utilizamos cookies para medir y analizar el tráfico de este sitio web. Más información.